تاریخچۀ ری و تهران
«ری» شهری است با پیشینه ای چند هزار ساله که زمانی از بزرگترین و آبادترین شهرهای جهان به شمار می رفت. این شهر که روزگاری در مسیر جادّۀ ابریشم که غرب دنیای آن زمان را به شرق وصل میکرده است، قرار داشت و بازرگانانی از گوشه و کنار جهان در آنجا رفت و آمد داشتند، به گفتۀ اصمعی، «عروس دنیا و مرکز تجارت مردم» بود(1). ری باستان که در تقاطع محورهای خراسان، تبرستان، قزوین، گیلان، قم و ساوه واقع شده بود، به سبب مرکزیّت مهمّ سیاسی، بازرگانی، اداری و مذهبی از قدیم مورد توجّه بوده و مدّعیان حکومت و جویندگان قدرت، همواره این مرکز راهبردی را مورد تهاجم قرار میدادهاند.
این شهر در طول تاریخ با حوادث دهشتباری، مانند زلزله، اختلافات داخلی و هجوم بیگانگان که هر کدام خرابی و کشتار را در پی داشت، رو به رو بود. ری از قرن سوم هجری قمری به بعد، با وقوع چند زلزلۀ شدید، کم کم رو به ویرانی نهاد. در نیمۀ اوّل قرن پنجم هجری سلطان محمود غزنوی به این شهر حمله کرد(2) و در نیمۀ اوّل قرن هفتم هجری مغولها بر آن تاختند(3). هنوز آثار زلزله های پیشین و حملۀ ددمنشانۀ مغولان از بین نرفته بود که در نیمۀ دوم قرن هشتم هجری، ری دچار زلزله ای ویرانگر شد و یورش سپاهیان تیمور لنگ آسیبهای زیادی بر این شهر وارد ساخت و آن را به ویرانه ای تبدیل کرد. همۀ اینها اسباب خرابیهای گستردۀ ری را فراهم ساخت، به گونه ای که از آن پس، ری دیگر روی آبادانی به خود ندید و از ری قدیم تنها بخشی از آن که اکنون به «شهر ری» معروف می باشد، بر جای مانده است و ویرانه های ری قدیم هنوز نزدیک شهر کنونی ری باقی است.
بر اساس گزارشهای تاریخی، حمله به ری که با خود خرابیهای زیاد و کشتارهای گسترده را همراه داشت، بیشتر در زمانی انجام می گرفت که مردم این شهر، دچار کشمکشهای مذهبی یا رقابتهای سیاسی بر سر کسب قدرت و ریاست بودند، و در نتیجه، فرصتِ پیشگیری از هجوم دشمن یا مقاومت در برابر آن را نمی یافتند.
مردم شهر ری با ورود سپاهیان مسلمان به ایران به دین اسلام و مذهب تسنّن گرویدند و در نیمۀ نخست سدۀ دوم هجری به مذهب شیعه روی آوردند. بنا بر نوشتۀ یاقوت حَمَوی (626- 574 هـ.ق)، در قرن ششم و هفتم هجری قمری، نیمی از مردم ری و تمام ساکنان روستاهای اطراف، شیعه و از نیم دیگر نیز بیشترشان سنّیِ حنفی و کمتر آنان شافعی بودند و میان پیروان این سه مذهب اختلافات فراوانی وجود داشت(4).
در کتابی فارسی که حدود سالهای 62-556 هـ.ق به نگارش در آمده است، می خوانیم:
و بری با آنکِ نعمت بسیا ر بود گران باشد
و اهل وی مخالفت یکدیگر کنند از بهر دین(5).
پس از بروز ویرانیهای گسترده و پیاپی در ری، این شهر مرکزیّت خود را از دست داد و دیر زمانی نپایید تا آنکه «تِهران» که در گذشته، یکی از روستاهای ری بود(6) و در شمال شهر ری و جنوب کوهپایههای البرز قرار داشت، کم کم رونق گرفت و در قرن نهـم هجری قمری به آبادی بزرگی تبدیل گردید. شاه تهماسب اوّل صفوی، در سال 961 هـ.ق، فرمان داد دور تهران بارویی بکشند که 4 دروازه و 114 برج داشت و از آن پس، تهران صورت شهر پـیدا کرد. رشد تهران، به دلیل استقرار پایتخت سلسلۀ صفویّه در قزوین و سپس در اسفهان، مدتّی متوقّف شد تا اینکه آغا محمّدخان قاجار، در نخستین سالهای قرن سیزدهم هجری قـمری، آن را به پایتختی برگزید و در داخل ارگ آن که از آثار دوران زندیّه بود، کاخهای سلطنتی ایجاد کرد و شهر رو به آبادانی و گسترش نهاد و در مدّت زمانی حدود دویست سال، به شکل کنونی در آمد و همچنان جایگاه خود را به عنوان پایتخت حاکمان ایران حفظ کرده است. در زمان ما تهران از شهرهای بزرگ و پُرجمعیت جهان به شمار می رود و چنان گسترشی یافته است که از آن با نام «تهران بزرگ» یاد می شود و «شهر ری» که در جنوب شرقی تهران کنونی قرار گرفته است، بخشی از آن به شمار می آید(7). بنا بر این، می توان گفت، واژۀ «تهران» در عصر حاضر، برابر با واژۀ «ری» (شامل شهر و روستاهایش) در قدیم می باشد. شهر تهران اکنون مهمترین منطقۀ ایران است و از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نقش مهمّی را در میان دیگر مناطق کشور ایفا می کند.(8)
------------------------------------------------
1. معجم البلدان، ج 3، ص 118، مدخل «ری».
2. طبق برخی گزارشهای تاریخی، سلطان محمود غزنوی که از شاهان سنگدل، هوسران و غارتگر بود، پس از رسیدن به ری و قتل عام شیعیان، دستور داد عدّه ای از دانشمندان و بزرگان شیعه را دستگیر کرده، به دار آویختند و کتابهای شیعیان را از کتابخانه ها، به ویژه کتابخانۀ عظیم صاحب بن عبّاد - وزیر دانشمند دیالمه- جمع آوری کردند و آنچه را در فقه، حدیث و کلام بود، سوزاندند و بقیّه را بر 100 شتر بار کرده و به غزنین - مرکز حکومت غزنویان- بردند. همچنین بنا بر نقلی، با دستور محمود غزنوی، مدّت سه روز، تنور نانواییها و تون حمّامهای ری را به جای هیزم، با سوزاندن کتابهای شیعیان گرم نگه داشتند!
3. نجم الدین رازی، صاحب مرصاد العباد، که خود اهل ری بود، تعداد کشته ها و اسیران ری در تهاجم مغول به این شهر را حدود 500 هزار نفر برآورد کرده است.
4. رک: معجم البلدان، ج 4، ص 51، مدخل «طهران».
5. عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات، ص 227، رکن 4.
6. رک: معجم البلدان، ج 3، ص 117، مدخل «ری».
7. اکنون شهر ری یکی از پُرجمعیّت ترین مناطق تهران به شمار می رود و تهران و شهر ری به یکدیگر متّصل شده اند.
8. در تهیّه و تدوین مطالب «تاریخچۀ ری و تهران»، از منابع گوناگون بهره جستیم.
یادکرد ری و زوراء در احادیث اسلامی
در روایات اسلامی، در موارد گوناگون، از ری و زورا (پشت ری) یاد شده است که ما در اینجا چهار نمونه از یادکردهای مذمّت آمیز در بارۀ این شهر و ساکنان آن را می آوریم.
البتّه با توجّه به آنکه در اعصار گذشته و در عصر حاضر، انسانهای مؤمنی در ری ساکن بوده و هستند، باید بگوییم که بی گمان، احادیث مذمّت اهل ری در گذشته، مرتبط با ناصبیانی است که با خاندان پیامبر(علیهم السّلام) و پیروانشان دشمن بودند، و روایات مذمّت اهل ری و زورا در آخرالزمان، در ارتباط با کسانی است که اهل ظلم و فساد بوده و نسبت به شیعیان علیّ بن ابی طالب(علیهما السّلام) دشمنی می ورزند و پس از خروج حسینی خراسانی و حسنی گیلانی، مردم را به جنگ با آن دو بزرگوار که هر دو از خاندان پیامبر اسلام(صلّی الله علیه وآله) می باشند، تشویق می کنند.
در هر حال، امیدواریم خداوند آن گروه از مؤمنانی را که اکنون در ری و زورا (تهران) زندگی می کنند، از شرّ بلاها و فتنه های آخرالزمان در امان نگاه دارد.
امام صادق(علیه السّلام) فرمود:
بی گمان، ری، قزوین و ساوه نفرین شده و شوم اند(1).
نیز مردی از آن بزرگوار روایت کرده است:
بی گمان، اهل ری در دنیا، بر اثر نوشیدن شراب، تشنه می میرند
و تشنه برانگیخته می شوند و تشنه وارد آتش می گردند(2).
اَعمَش هم از امام صادق(علیه السّلام) نقل کرده است:
شانزده گروه از امّت جدّم ما را دوست ندارند و ما را نزد مردم
دوست داشتنی قرار نمی دهند... اهل شهری که «ری» نامیده
می شود؛ ایشان دشمنان خدا، دشمنان رسول او و دشمنان
خاندان وی اند و جنگ با خاندان رسول خدا(صلّی الله علیه وآله) را
جهاد، و مال ایشان را غنیمت می پندارند، و برای ایشان (اهل ری)
عذاب خوارشدن در زندگی دنیا و آخرت بوده و برای آنان عذابی ماندگار
است... و اهل شهری که زورا نامیده و در آخرالزمان ساخته می شود؛
از خون ما شفا می جویند و با دوست نداشتن ما نزدیک می شوند
و در دشمنی ما دوست می شوند و جنگ با ما را واجب و کارزار با ما را
لازم می دانند. ای پسرکم، بپرهیز از ایشان، سپس بپرهیز از آنان...(3).
همچنین، در حدیثی دیگر از امام صادق(علیه السّلام)، ری و اهل آن از جملۀ سیزده شهر و طایفه ای به شمار آمده اند که قائم(علیه السّلام) با آنان می جنگد و آنان با قائم(علیه السّلام) درگیر می شوند(4).
----------------------------------------------
1. بحار الأنوار، ج 57، ص 229، ذیل ح 65.
2. فروع الکافی، ج 6، ص 407، ب 15، ح 17.
3. بحار الأنوار، ج 57، ص 206، ب 36، ح 5 .
4. الغیبة، ص 309، ب 17،ح 6.
اوضاع ری و زوراء در آخرالزمان
احادیث اسلامی بسیاری در بارۀ اوضاع ری در آخرالزمان به دست ما رسیده اند، و واژۀ «ری» در آنها «شهر ری» (بخش جنوب شرقی تهران کنونی) و «پشت ری» (بخش شمال غربی تهران کنونی) را شامل می شود، و در برخی از روایات نیز، بر بخشی از ری قدیم یا «پشت ری»، و در روایتی، بر تمام ری قدیم یا تهران کنونی، «زوراء» اطلاق شده است.
بر اساس روایات اسلامی، در آخرالزمان، ری (تهران کنونی)، به ویژه پشت ری یا همان زوراء، بر اثر فتنه، ستم و فساد، با حوادث و بلاهای گوناگون و دهشتناکی رو به رو می شود، و با توجّه به آنکه ری، به خصوص زوراء، در آخرالزمان پایتخت ایران و مرکز ادارۀ امور این کشور است، بی گمان، فرود هر گونه بلایی بر این شهر، بر دیگر شهرهای ایران نیز اثرگذار خواهد بود.
ما در اینجا، ابتدا دو روایت عجیب و شنیدنی را به طور کامل نقل می کنیم و سپس به شرح جزئیّات آن دو روایت و دیگر احادیث مرتبط با ری و زوراء در آخرالزمان خواهیم پرداخت.
در حدیث مفصَّلی که مُفَضَّل بن عُمَر از امام صادق(علیه السّلام) نقل کرده، ضمن کاربرد واژۀ «دارالفاسقین» - جایگاه فاسقان - در بارۀ زوراء یا بخش شمال غربی تهران کنونی، چنین آمده است:
... مُفَضَّل گفت: ای سرور من، در آن هنگام (آخرالزمان)
دارالفاسقین (زوراء) چگونه خواهد بود؟ فرمود: در نفرین خدا
و خشم اوست. فتنهها آن شهر را ویران و چون بیابانی رهایش
میکنند. پس وای ـ و سراسر وای ـ به حال آنجا و ساکنانش از پرچمهای
زرد و پرچمهای مغرب و [پرچمهای] کسی که جزیره را با شر تهدید
میکند و پرچمهایی که از هر [جای] نزدیک یا دوری به سویش
می آیند. به خدا سوگند، بی گمان، در آن شهر از عذابهای گوناگون
چیزهایی فرود میآیند که از آغاز روزگار تا پایانش بر دیگر امّتهای
سرکش فرود نیامده باشند، و بی گمان، عذابی بر آنجا فرود خواهد
آمد که مانند آن را هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده باشد.
طوفان اهل آن شهر جز با شمشیر نخواهد بود. پس وای بر کسی
که آنجا را محلّ سکونت خویش قرار دهد؛ بی گمان، کسی در
آن شهر میماند که بدبخت باشد، و کسی از آنجا بیرون میرود که
در رحمت خدا باشد... آن گاه، خداوند آن شهر را به سبب آن فتنه ها
و آن پرچمها ویران می کند تا آنکه رهگذر بر آن مکان می گذرد
و می گوید: اینجا زوراء بود؟! سپس خروج می کند
حسنی، جوان زیبارویی که از خطّۀ دیلم است...(1).
«فاسقان»، کسانی اند که از مسیر حق و راه راست خارج شده اند، و «دارالفاسقین» (جایگاه فاسقان) واژه ای بر گرفته از قرآن کریم، سورۀ اعراف، آیۀ 146، می باشد که امام موسی کاظم(علیه السّلام) آن را در بارۀ دارالخلافۀ هارون، خلیفۀ عبّاسی، در بغداد(2)، و مفضّل بن عُمَر، از یاران امام صادق(علیه السّلام)، آن را در بارۀ شهر «زورا» (تهران)، که در آخرالزمان ساخته می شود، به کار بردند.
ابن اعثم کوفی، تاریخ نگار شیعی، از امام علی(علیه السّلام) نقل کرده است:
... امّا ری، پس بی گمان، آنجا شهری است که به وسیلۀ ساکنان خود
به آشوب کشیده می شود، و فتنۀ ناشنوا در آن ماندگار است. ویرانی
این شهر در آخرالزمان جز به دست دیلمها نیست. در ری، بر دروازۀ
کوهستان، در آخرالزمان مردم بسیاری که شمارشان را جز آفریدگارشان
کسی نمی داند، کشته می شوند و دیلمها بر دروازۀ کوهستان،
بر هشت تن از بزرگان بنی هاشم که هر کدام مدّعی رهبری است،
دست می یابند. مردی بزرگ که نامش مطابق نام پیامبری است، در ری
محاصره می شود و چهل روز در این حال می ماند. سپس، در پیِ آن،
دستگیر و کشته می شود. بی گمان، در زمامداری سفیانی،
خشکسالی، سختی و بلایی بزرگ به مردم ری می رسد(3).
ادامه دارد...
------------------------------------------------
1. بحار الأنوار، ج 53، ص 5 - 14، ب 28.
2. رک: بحار الأنوار، ج 48، ص 138، ب 6، ح 13.
3. الفتوح، ج 2، ص 80 (ترجمۀ یکی از دانشمندان معاصر).
نظرات شما عزیزان: